تنوره

کی می دونه تنوره چیه؟ نمی دونم الان جایی آسیاب آبی وجود داره یا نه؟ آسیابی که نیروی محرکه اش آبه. من دیدم. معمولا این آسیاب ها رو جلوی رودخونه های کم آب یا جوبی که آب زیادی داره می ساختن. جلوی این جوب یه حوضچه ی خیلی عمیق به شکل استوانه، مثلا به قطر 5 متر و ارتفاع حدود 10 متر؛ بعد آسیاب پایین این استوانه بود. ته این استوانه یه سوراخ بود، مثلا حدود 20 سانت. یعنی آب جوب می اومد تو این استوانه و استوانه پر آب می شد و از انتها، از این سوراخ آب با فشار بیرون می رفت. همین آب با فشار، چرخ چوبی آسیاب رو به حرکت در می آورد. به این استوانه تنوره می گفتن. کسی جرأت نداشت تو آب این تنوره آب تنی کنه. یعنی نه اجازه می دادن و نه کسی شهامت این کار و داشت. ولی من می دیدم بعضی از کسایی که توی همین آب شنا می کردن. اگر لب تنوره می ایستادی، گاهی گردابی که از انتهای استوانه شروع به حرکت می کرد و می تونستی ببینی. اونایی که تو این آب شنا می کردن، می دونستن اگر یه کم به مرکز آب نزدیک بشن، گرداب اونا رو تا سوراخ انتهای تنوره پایین می کشید. با این همه خیلی ها رو دیدم که تو این آب شنا می کردن. از این وحشتناک تر اینکه گاهی سنگ به بزرگی یه مشت بسته داخل تنوره می انداختن و برای بیرون آوردنش از ته تنوره با هم شرط بندی می کردن. هیچ تابستونی نبود که تنوره تلفات نداشته باشه. فرقی نداشت آدم یا حیوون. من همیشه از تنوره می ترسیدم. ولی یه بار یه اتفاقی افتاد که ترسم تبدیل به نفرت دائمی از تنوره شد. دلیل نفرتم رو فردا می نویسم.